سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دنیای کامپیوترواینترنت

[ و به پسرش حسن فرمود : ] پسرکم چیزى از دنیا بجا منه چه آن را براى یکى از دو کس خواهى نهاد : یا مردى که آن را در طاعت خدا به کار برد پس به چیزى که تو بدان بدبخت شده‏اى نیکبخت شود ، و یا مردى که به نافرمانى خدا در آن کار کند و بدانچه تو براى او فراهم کرده‏اى بدبخت شود پس در آن نافرمانى او را یار باشى و هیچ یک از این دو در خور آن نبود که بر خود مقدمش دارى . [ و این گفتار به گونه‏اى دیگر روایت شده است که : ] اما بعد ، آنچه از دنیا در دست توست پیش از تو خداوندانى داشت و پس از تو به دیگرى رسد و تو فراهم آورنده‏اى که براى یکى از دو تن خواهى گذاشت : آن که گرد آورده تو را در طاعت خدا به کار برد پس او بدانچه تو بدبخت شده‏اى خوشبخت شود ، یا آن که آن را در نافرمانى خدا صرف کند پس تو بدانچه براى وى فراهم آورده‏اى بدبخت شوى و هیچ یک از این دو سزاوار نبود که بر خود مقدمش دارى و بر پشت خویش براى او بارى بردارى ، پس براى آن که رفته است آمرزش خدا را امید دار و براى آن که مانده روزى پروردگار . [نهج البلاغه]
منوی اصلی

[خـانه]

[شناسنامه]

[پست الکترونیــک]

[ورود به بخش مدیریت]

لوگوی وبلاگ
دنیای کامپیوتر واینترنت
بایگانی
موضوعات

اوقات شرعی
لینک دوستان

غم نامه من
مردمان آشنا

لوگوی دوستان

جستجوی وبلاگ
:جستجو

با سرعتی بی نظیر و باور نکردنی و اعجاب انگیز متن یادداشتهارا کاوایش کنید!

موسیقی وبلاگ
اشتراک در خبرنامه
 
ارسال پیغام خصوصی
یــــاهـو
کل بازدیدهای وبلاگ
3586
بازدیدهای امروز وبلاگ
429
آمار بازدیدکنندگان

[گرفتن کد آمار وبلاگ ]

پارسی بلاگ
www.parsiblog.com

مطالب زیر توسط رضا رضائی نوشته شده است!

عنوان متن دوستان شرح پریشانی من گوش کنید دوشنبه 84 مرداد 17 ساعت 3:42 عصر

 

سلام عزیزان من امیدوارم که حالتون هوب باشه درسته که این وبلاگ

 

رابرای آموزش دادن  درست کرده بودم اما واقعا  امشب  دلم گرفته

 

میخوام این مطلب را درابنجا بگنجانم وقتی شما  این مطلب را می بینید

 

خواهید که روز نوشته شده اما چون الان  سرور  پارسی بلوگ برام

 

 کار نمیکنه  میخوام فردا  بذارم بخاطر این نوشته شده درساعت  روز

 

را نشون خواهد  داد متشکرم

 

دوستان شرح پریشانی من گوش کنید

قصه بی سرو سامانی من گوش کنید

گفتگوی من و حیرانی من گوش کنید 

 روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم

کوی بت عربده جویی بودیم

کس بجز من و دل در این سلسله بند نبود

درد این قصه جانسوز نگفتن تا کی ؟!؟!؟

سوختم ، سوختم ، این راز نگفتن تا کی ؟!؟!؟

پس گوش کنید  

فلک کور است                   فلک کور است

دلم ویران و رنجور است                 خدایا ترسم از چیست ؟!؟!؟

عروس جشن امشب برای کیست ؟!؟!؟

صدای ساز می آید             صدای نغمه و آواز می آید

داماد هی ، هی کنان از نگارم بوسه می گیرد

همین دختر که امشب بله می گوید

 همین دختر که ره به سوی حجله می پوید

زمانی روزگاری قسم می خورد عروس جشن ما باشد

پس کجا رفت آن قسمهایش ؟!؟!؟

وفا و عهد و پیمانش ؟!؟!؟

وفا و عهد و پیمان هیچ

من هم هیچ ، اصلا خدا هم هیچ

ولی جغدان ، چرا بر بام من امشب نمی خوانند ؟!؟!؟

مگر شومی تر از امشب چه میدانند ؟!؟!؟

بمیرند ، بمیرند آن کسانی که امشب گویند مبارک باد

به عشق و عاشقی سوگند       که امشب را هیچ مبارکبادی نیست

من امشب باده می خواهم             من امشب شراب می خواهم

رفیقان باده بردارید                                 زیر سر این بیمار بگذارید

من امشب از خودم و این دنیا که به آن هیچ اعتباری نیست

بیزار شدم

خوش وخرم باشید
 


نظرات شما ( )

Powered by : پارسی'>http://www.parsiblog.com/">پارسی بلاگ
Template Designed By : MehDJhttp://khafansara.parsiblog.com/">MehDJ